بهترین دلایل برای رد ادعای سلفی گری و جواب به ادعای تکفیر مسلمانان توسط وهابیت
وهابیت فرقه ای است که برای جلوگیری ازگسترش اسلام ناب محمدی ایجاد شده است و تمام فرق اسلامی را تکفیر می نمایند
وهابی ها خود را سلفیه مینامند و مدعی پیروی ازسلف صالح هستند.گویا تا به حال درمورد معنی ادعای خود نیاندیشیده اند ،و اعمالی را انجام میدهند که مخالف سیره پیامبر گرامی اسلام می باشد. با کمی تامل درادعاها و افترا های نقل شده به گمراهی این فرقه پی میبریم.
از همان آغاز محمد بن عبد الوهاب که نظراتش با اقبال مسلمانان مواجه نشد با محمدبن سعود برای کشتار مسلمانان بیعت کرد وهرکس که مخالف او بود را تکفیر و خونش را حلال میدانست.آنها اعمال مسلمانان را با اعمال مشرکان قریش یکسان می دانند و میگویند قتال با آنها جایز است وهابیان چندین بار به صورت وحشیانه به کشتار مردم در شهرهای نجد ، احساء ، عراق و کربلا،طائف و حجاز پرداختند .و در مواردی حتی از رفتن به حج منع کردند.
دلایل رد ادعای سلفی گری
-خشونت طلبی ها :
پایه های حکومتی که مدعی پیروی از پیامبری است که رحمت و مهر او شامل اسیرانش میشد سرشار از ظلم و کشتارمی باشد تنها به جرم پیروی از جانشین راستین پیامبر و توسل به آنها، دچار ظلم عده ای به ظاهر مسلمان میشوند. از جمله خشونت هایی که تاریخ درطول پیدایش وهابیان به خود دیده است.
الف)دوره اول
1.وهابی ها از سال 1205 تا 1220 با امیرمکه 50 مرتبه وارد جنگ شده اند و در مرحله دیگر مدعیان سلفی گری به حادثه کربلا بازگشت کردند.
2.درسال1216 سعود بن عبدالعزیز با لشکر کشی وارد شهر کربلا میشود و همه را کشته و اموال آنها را غارت کرده و قبور را تخریب کردند. این افراد در واقع سلف شوم یزیدیان هستند نه سلف صالح.
3.وهابی ها در سال1217 باردیگر در طائف به کشتار و فساد پرداختند و حتی بچه های شیر خوار را سر بریدند ومردمی که مشغول نماز خواندن بودند را کشتند.
4.تعطیل کردن حج بر اهل مصر و عراق و شام و حمله کردن به سوریه و غارت کردن اموال و کشتن زنان و کودکان
5.کشتن حجاج یمنی در سال1341 ه.ق که نزدیک به هزار نفر را به گلوله بستند و همه را کشتند در حالی که هیچ اسلحه ای نداشتند.
6. بار دیگر در سال 1342 تا1344 نزدیک به دوهزار نفر را در اردن شرقی کشتند.
ب) دوره دوم:حمایت از گروه طالبان که با قوانین خشک و افراطی مذهبی مردم افغانستان را کشته و کابل را به تسخیر درآوردند که 50000نفر را به قتل رسانده بودند.
در شبه قاره هند نیز وهابیون متعصب با عنوان سپاه صحابه شروع به کشتار شیعیان و ترورهای بی رحمانه کردند.
- تلاش در مشروعیت تراشی وهابیان برای سلف بودن:
الف)هرچند که وهابی ها در تلاش هستند خود را به احمد بن حنبل وابسته کنند تا معنی سلف درست شود ولی گویا تفکر نمیکنند که سابقه تشیع به زمان رسول خدا میرسد[1] در جریان آیه و انذر عشیرتک الاقربین بااعلام آمادگی از طرف علی بن ابی طالب پیامبر، علی(ع) را جانشین و وصی خود معرفی میکنند، پس به معنای واقعی پیرو رسول خدا شیعیان می باشد نه افرادی که خود را سلفی میدانند.
ب)این گروه خود را وابسته به فقه احمد بن حنبل میدانند تا خود را پیرو سلف صالح بدانند زیرا احمد بن حنبل جزو تابع تابعین بوده است.در صورتی که حنبلیان از اینها برائت جسته اند چون با برخی اعتقادات حنبلیان در تضاد هستند.
1.اهل حدیث قبل از احمد بن حنبل امام علی(ع) را لعن کرده و جزو خلفا محسوب نمیکردند ولی احمد بن حنبل نظریه ترابیع[2] را ایجاد نمود و جایگاه اهل بیت را دربین اهل سنت تثبیت کرد.
2.دشمنان سلفیان چه در قرن چهارم[3]و چه در قرن دوازدهم حنبلیان بودند که با آنها مخالفت میکردند.
3.احمد بن حنبل دیدگاه اهل حدیث را تعدیل کرد تا فرقه های متضاد را به هم نزدیک کند ولی سلفیان سعی در ایجاد آتش نفاق بین فرق اسلامی هستند.
4.برخی از اعتقادات ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب اصلا جزو اندیشه های احمدبن حنبل نمی باشد از جمله مسئله شفاعت و توسل و…
کافردانستن مسلمانان:
محمدبن عبدالوهاب در رساله کشف الشبهات[4] کفرمردم زمان رسول خدا را از کافران زمان ما سبک تر دانسته اند و استدلال کرده اند به آیه 150و151 سوره نساء[5] که هرکس درتمام دستورات دینی رسول خدا را تصدیق کند ولی اگر دریکی تکذیب کند کافر شده است و خون ومالش حلال می گردد.کسی که توحید را انکار میکند به طریق اولی کافراست.
جواب:
اینکه شخصی ضروریات دین را انکار کند موجب کفر او میشود شکی نیست ولی اینجا مساله شفاعت خواهی واستغاثه و توسل است که آیا توسل کردن به اشخاصی که شایستگی این مقام را دارند آیا باعث انکارتوحید میشود؟خیر چون این امور بازگشتش بهظلب کردن و دعا است ، از کسی که امید واریم خداوند دعای اورا درباره ما اجابت کندچون این افراد نزد خدا مقامی دارند که دیگران ندارند.
برابری مشرکین قریش و متوسلان به اولیا
کسانی که توسل میکنند مانند مشرکین قریش هستند.چون هردو اعتراف به توحید میکنند ولی به خاطر طلب شفاعت از مخلوق اقرار به توحید آنها نتیجه ای ندارد و پیامبر به خاطر طلب شفاعت از غیر با بت پرستان جنگیدند.
جواب:
این قیاس مع الفارق است زیرا مشرکین اقرار به لااله الا الله و محمد رسول الله نمیدهند و پیامبر، روز جزا و قرآن را انکار میکنند و این دلایل سبب کفر و قتال با آنها میشود.
اثبات کفر
محمدبن عبدالوهاب گفته است که هرکس یک حکم دینی را که مورد اتفاق علماء اسلام باشد انکارکند ، کافر میگردد.
جواب: این سخن در واقع اقراری هست به کفرخود او و پیروانش زیرا شفاعت خواستن از پیغمبر اکرم واحترام و تبرک جستن به قبر مطهر آنها مورد اتفاق علماء اسلام است.
واین است فرموده خدا که باطل به منزله کف روی آب است که به زودی نابود خواهد شد زیرا حقیقت همیشه طالب خود را مجذوب خواهد کرد . این موارد برخی از ادعا های دروغین است که به آن استدلال نمودند واین فرقه ضاله ادعا های دیگری در رابطه با طلب دادرسی از غیر خدا ، حاجت گرفتن از غیرخدا، توسل به انبیا و صالحین، سوگند دادن خدا به حق مخلوقاتش، سوگند به غیر خدا ، تعبیر آوردن از غیر خدا به سید و مولی ، نحرشتر و ذبح گوسفند برای مردگان و تقرب به آنها به وسیله قربانی،نذر برای غیر خدا ،قرار دادن گنبد برای قبور و زیارت قبور و از تمام اینها به کفر مسلمانان حکم میدهند.[6]
1.روایاتی که سیوطی در تفسیر آیه شریفه «اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اُولئکَ هُمْ خَیْرُ البَرِیَّةِ آورده:
«أخرج ابن عساکر عن جابر بن عبداللّه قال: کنّا عند النبی (ص) فأقبل علیّ، فقال النبی (ص): «و الذی نفسی بیده اِنّ هذا و شیعته لهم الفائزون یوم القیامة» و نزلت (اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اُولئِکَ هُمْ خَیْرُ البَرِیَّةِ. «الدُّرُ المَنثُور» جلد 6 صفحه 379 در ذیل آیه 7 سوره مبارکه بیّنه
2. مجله سلفی گری و وهابیت، تبارشناسی جلد 1
3.در عصر بربهاری
4.رساله کشف الشبهات.المؤلف: محمد بن عبد الوهاب بن سليمان التميمي النجدي (المتوفى: 1206هـ)
5 . إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا
بانوی آب و آیینه
داستانی از مدافع ولایت، حضرت فاطمه زهرا(س)
?هنوز در صحنه روزگار آدمی خلق نشده که الفبای زندگی را برای بشر آموزش دهد.
?هنوز روح ندای هل اتی علی الانسان در جان بشریت نفوذ نکرده بود.
?نوری از نام فاطر خداوند مشتق شده است به نام فاطمه… تا الگویی باشد برای ظلمت جهانیان
✅لحظه های زندگی حضرت زهرای اطهر (س) از ابعاد مختلف ، سراسر درس است برای تعالی مکتب انسانیت
یکی از ابعاد وجودی حضرت دفاع از مکتب ?حق و ولایت ?می باشد .
لذا به ارائه مطالبی در خصوص ولایت پذیری حضرت زهرا سلام الله علیها خواهیم پرداخت.
#قسمت_اول (بانوی آب و آیینه در دفاع از ولایت)
زمین منتظر نگاه آسمانی بهترین خلق خداوند بود ولی زخم های مشرکانی که درد جهل داشتند بر جان مبارک خاتم پیامبران نقش بسته بود.
مادر جان شما چون پرستاری زخم های قریشیان را مداوا می کردی و در صحنه های مختلف به یاری حق و دفاع از ولایت پدرتان می شتافتید.
وقتی که رسول مهربانی در مسجد مشغول راز و نیاز بود یکی از کور دلان قریش، چشمان ظلمانی اش طاقت دیدن آن نور الهی را نداشت ، شکمبه ای از شتر را بر سر مبارک جدم گذاشتند و شبنم هایی از جنس شقایق از چشمان شما جاری شد ، درآن زمان شما مهربانانه از مقام نبوت دفاع نمودی و به یاری پدر شتافتید ….
#قسمت_دوم (بانوی آب و آیینه در دفاع از ولایت)
روز هایی که ملائک وار بال و پر خود را بر زخم های پدر می گشودید ایشان را فراتر از پدربودن درک می کردید .
او را رسول الله خطاب کردید تا برای جهانیان الگوی ولایت پذیری باشید.
و جدم شما را ام ابیها خطاب کرد تا مردم بدانند که یگانه فرزندش مسجود ملائک است.
و بدانند که صورت حورائی شما در دستان محبوب خدا نوازش شده وجایی برای چنگال های دیوصفتان ندارد اما حیف…..
زمان همان زمانه بود و مردم همان مردم ، تنها جدم نبود .
شما مشغول مهمان نوازی ملائکی بودید که برای تسلیت گفتن غم از دست دادن پدر نزد شما روانه شده بودند٬
ناگهان خبری رسید!
که عده ای چنگال طمع بر ولایت مومنین زده اند و نگاه های آلوده خود را از وصایای پیامبر ربوده اند آنگاه شما شجاعانه کمر همت بر دفاع از ولایت بستید در حالی که هیچ یاوری نداشتید،در آن روز هیچ مکان سقف داری بد تر از آن سقیفه نبود که حق را از اهلش ربودند و به ناحق غصب کردند .
مادر جان اندوه و داغ آن روز دلم را سخت آشفته می کند .
شاید هنگامی که به حیات خانه رفتید یاد روز هایی را می کردید که جد بزرگوارم از در وارد می شد و سراسر وجود شما را شوق فرامیگرفت،
در و دیوار خانه هنوز بوی نسیمی را داشت که از قدم های رسول خدا جاری شده بود.
اما به غم واندوه از دست دادن پدر ٬ درد فراق دیگری افزوده شد تنها برای اینکه از حق ولایت امیر المومنین دفاع نمودی…
#قسمت_سوم
(بانوی آب و آیینه در دفاع از ولایت)
چشمان آسمانی شما در راه احقاق حق ولایت امیر المومنین گشوده شده بود و هیچ واهمه ای از پس گرفتن آن نداشتید.
خطبه ای که در مسجد خواندید ندای حقیقت طلبی شما را به گوش جهانیان رسانید ولی قلب های زنگ زده چطور میتواند لایق شنیدن حرفهای شما باشد.
مادر جان کسی که حق ولایت را غصب میکند چه واهمه ای دارد از غصب فدک!
در دفاع از امام زمانتان تا لبهایتان را گشودید آوای پیامبرگونه حرفهایتان وجدان های بیدار را به اشک واداشت و اسباب رسوایی غاصبان حق ولایت برای مردم آشکار گردید.
فدک را به دست گرفتید و در کوچه های بنی هاشم راهی شدید… اما سنگینی چنگال های عدو تا ابد بر دل ما سنگینی میکند مادر جان…
روزی خواهد رسید که اراده خداوند محقق شده و دشمنانتان شاهد حاکمیت الله در زمین خواهند شد.
شهید نظر میکند به وجه الله
بخشی از پیام رهبر انقلاب به مناسبت شهادت حاج عماد مغنیه در 22 فوریه
صهيونيستهــاي خونخوار و جنايتكار بدانند كه خون مطهر شهيداني همچون عماد مغنيه صدها عماد مغنيه مي آفريند و مقاومت در برابر ظلم و فساد و طغيان را دو چندان ميكند. مرداني چون اين شهيد بزرگوار زندگي و آسايش و بهره منديهاي مادي خود را در راه دفاع از مظـلوم و مبـارزه با ظلم و استكبار فــدا كردند. و اين ارزش والائي است كه همه ي وجــدانهاي انسـاني در برابر آن سر تعظيــم فــرود ميـآورند. رضـــوان خدا بر او و بر همه ي مجاهدان راه حق باد.
سواد رسانه ای یعنی چه؟
سواد رسانه ای یعنی چه؟!
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد.
رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.
همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.
بصیرت
نه دی یک نمونه ای بود از همان خصوصیتی که در خود انقلاب وجود داشت ،یعنی مردم احساس وظیفه دینی کردند و دنبال این وظیفه عمل صالح خودشان را انجام دادند .عمل صالح این بود که توی خیابان بیایند، نشان دهند بگویند مردم ایران این اند.مقام معظم رهبری
بصیرت چیست؟
حضرت علی(ع) درنهج البلاغه میفرماید: «کن فی الفتنه کابن اللبون»
در فتنه ها مانند شتری باش که نه پشتی برای سواری دادن ونه شیری برای دوشیدن دارد.
بصیرت یعنی شناخت حق وباطل در جریانی که میخواهند باطل را درچهره حق نشان دهند وافکارعمومی را فریب دهند
دراین فرمایش امام (ع) منظور حضرت این نیست که درفتنه موضع بی طرفی اتخاذ کنیم چون اساسا هر فردی که با زبان وعمل خود موید جریان حق نباشد چه سکوت کند وظاهر بی طرفی به خود بگیرد و چه آشوب ایجاد کند هردو درجبهه باطل سکنی کرده اند.
ولذا در فتنه ها نباید کاری انجام داد که دشمن از آن عمل به نفع خود بهره برداری کند و باید تمام حرکات را به طور دقییق موشکافی کرد تا جایی برای استفاده های سوء دشمنان از آن نباشد.
بصیرت یعنی حرکت به موقع ، بصیرت یعنی 9 دی….